شاید زندگی رو گرفتم توو چنگم
اما هر روز با خودم میجنگم
هرچه محکمتر نگهش داری
سریع ، تند ، زود ، میفهمی به غم عشق دادی
گذر زمان رو نمیبینی همه چی آنی تر میشه
گذشته حال آینده در لحظه از روت رد میشه
با دنیا شوخی نکن که انتقامش برات ریاضت میشه
میتونی بجنگی اگه محکمی
اگه سدی
دیواری
اصلا کوهی ، ولی باز هم روزی مردد میشی
اون روز ازت رد میشه
دنیا رو میگم ، قیامت میشه
خودت رو کوه میدیدی اما نفست در لحظه پوچ میشه
زمان توو دستشه
تار سرنوشت
که منو از سر نوشت
زیر گوشم بلندتر نوشت
با صدای خودم گفت تنهایم هست در سرشت
مغزت رشد میکنه با بغض و غمه عشق
اما دنیایی هست درون این ذهن من
که میسازه از این سیاهی ها زهر عشق
برچسب : نویسنده : eshghemanbito بازدید : 165