از خودم هم دورم

ساخت وبلاگ

چرا گریه می‌کنی ، جسمم ، ساعت سه؟

میخوام بخوابم قبل از خورشید تا نرسه

ندارم فرصت

نصف شبه کسی نیست دورم

شوکه شدم ، تا که

صدا میاد ، از کجاست ؟

این کیه توو سرم

دورم که هست ساکت

اما حرف میزنه واضح

درونه یا بیرونه ، از منه ؟ ، یا که ....

.

فروو رفته ای هستم درون تاریکی در باتلاق ظلمت

عشق بهونه بود ،

تو ول کردی دستمو ، توی غربته درونم گیر کردم

دیگه درونم انگار باهام میکنه صحبت

اینبار با صدای توی ذهنم نمی‌ده به من فرصت

واضح ، با صدای خودم میگه به من تا کی ,!

میخوای باشی اشک آه ، درد و خاری توو دل

میگم فایده ای نداره رفتم قبلاً هم این هزار راه رو

تکرار نمیکنم اما جسمم شاید از من شدش خسته

نمیسازه بامن ،

دادمش تغییر ،

کردمش تحقیر ،

مخ همم که از درد روزگار شد تعطیل.

واسه نسل بعدی ندارم ژنی از تبعیض

اعتقادی به تکثیر ندارم ، غده سرطانی هستیم، ترخیص

جسمم خسته از دست روحم

فارق از جسمم ، از خودم دورم

فاصله از تو ،

ااااااه باشه ....

اصلا خوبم.


زنده تراش...
ما را در سایت زنده تراش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eshghemanbito بازدید : 43 تاريخ : سه شنبه 25 مهر 1402 ساعت: 17:00